عوامل سقوط سلسله صفویه

ساخت وبلاگ

 

با درود فراوان به درگاه ایزد مننان

 

 

 

سلسله صفویه در سال 880 شمسی به دست امیر اسماعیل صفوی بنیان گزارده شد. این سلسله اولین سلسله ای با تبار ایرانی  بوده که پس از ورود اسلام و هجوم تازیان به ایران بر سرتاسر ایران زمین حکومت کرده و تمام خاک ایران را به زیر لوای یک پرچم برده است . در زمان حکومت صفویان و بخصوص در زمان حکومت شاه عباس بزرگ مذهب شیعه مذهب رسمی شده . پس از فتوحات شاه عباس بزرگ و گسترش خاک ایران از هر سمت ،ایران همسایه هایی قدرتمند را در سه جهت خود دارد . از سمت شمال روسیه از سمت غرب عثمانی و از سمت شرق هند مغولی . این همسایه ها در زمان جانشینان  شاه عباس دائما به طرق مختلف  به دست درازی و دردسرسازی برای ایران مشغول بودند مثلا  شاهان  هند مغولی هر زمان که وظعیت نظامی خود را مطلوب میدیدند  به قندهار حمله کرده و بر سر ان سرزمین با ایران به مجادله میپرداختند. همزمان عثمانی به سمت عتبات حمله میبرده و روسیه تزاری هم ازبکان را تحریک به حمله به خراسان میکردند. پس یکی از عوامل سقوط سلسله صفویه همین همسایه های قدرتمند و نا ارام در اطراف بوده. شاه عباس بزرگ در اواخر عمر خویش به شدت به فرزندان و اطرفیان خود مشکوک بوده و دائما دچار سوظن نسبت به اطرافیانش میشد. همین امر  باعث شد که فرزندان خود را یا بکشد و یا کور کند در نتیجه هیچ وارثی برای حکومتش و جود نداشت جز یکی از پسرانش  یا به قولی نوه اش که به هیچ وجه از حرمسرا خارج نشده و به شدت هم به تریاک اعتیاد داشت  برای حکومت و جانشینی خویش برگزید. معنای این امر این است که شاهزاده ای نالایق و معتاد و بسیار نا اگاه به امور به پادشاهی میرسید . همین امر از شاه عباس به وارثانش به ارث رسید و این مدل انتخاب جانشین برای پادشاهان شد . در نتیجه از شاه عباس دوم که از سازنده ترین شاهان صفویه هم می باشد به بعد تمامی پادشاهان  از میان شاهزادههای نالایق و مهمتر از همه معتاد به تریاک انتخاب میشد که این نیز  خود مهمترین دلیل برای سقوط صفویان بود. دلیل بعدی دلیلی است که همیشه باعث شکست و سقوط سلسله های قدرتمند ایران بوده است. در تمام طول تاریخ ایران هر زمان دو قدرت روحانی نما ها  و  خواجگان حرمسرا یعنی اقا ها و اغا ها به قدرت رسیدند دربار را دچار ضعف وسستی نمودند و باعث سقوط حکومتها شده اند. این علل هم در زمان هخامنشیان و هم در زمان ساسانیان وجود داشته و حتی جزو اصلی سقوط این حکومت ها بوده. این افراد یعنی اقا ها و اغا ها ( روحانیان دربار و خواجه های حرمسرا در زمان شاه سلیمان صفوی قدرت گرفته و در واقع همه کاره دربار شدند . این افراد به حدی در اواخر حکومت صفویه نیرومند شدند که دیگر شاه را انها انتخاب کرده و هر زمان شاهزاده ای ضعیف و بی اراده تر را پیدا میکردند درصدد به قدرت رسیدن او بر میامدند تا به نیات شیطانی خود دست پیدا کنند. پس دلیل دیگر سقوط صفویه به قدرت رسیدن اقا ها واغا ها در اواخر حکومت صفویه می باشد. دلیل بعدی فساد اداری و رشوه گیری در میان درباریان و نظامیان می باشد البته این دلیل همیشه وابسطه به قدرت شاه بوده. یعنی هر زمان شاه مقتدر و خدمتگذاری به حکومت میرسید ریشه فساد اداری و رشوه گیری را میسوزاند و بلعکس.

دلیل بعدی سقوط صفویان خرافاتی شدن و غرق شدن در رمالی و فالگیری دربار است . مثلا حاکم فلان جا به دربار نامه مینوشت که یاغیانی از سمت شمال یا جنوب حمله کرده اند و احتیاج به لشکر و نیرو می باشد ولی شاه به جای ارسال نیرو به ستاره شناس و رمال مراجعه میکرد  و چاره کار را از اینچنین افرادی میخواستند. یکی دیگر از دلایل سقوط صفویان شورشها و بلواهایی بود که در اواخر حکومت صفویان بوجود امد و رسیدگی از طرف پادشاهان به انها نشد. دو دلیل اخر بعلاوه قدرت گرفتن اقا ها و اغاها شالوده حکومت صفویان را از هم پاشید و صفویان را منقرض کرد. دو دلیل اخر که از همه مهمتر بودند : پس از شاه عباس دوم به تدرج  حکومت بیگلر بیگی ها که همان استانداران امروزی بودند توسط اقا ها که همان روحانی نماها و خواجگان نیرومند دربار که همان اغا ها بودند به پایان رسید و این دو نیرو برای سهولت در خواسته های خود بیگلربیگی های نیرومند مانند استانداران خراسان و کرمان و فارس و اذربیجان را منحل کردن و با این کار ضربه محلکی به بد نه حکومت صفوی وارد کردند. وظیفه این بیگلر بیگی ها ارسال لشکر و نیرو به نقاطی بود که در انجا یاغیگری یا جنگ شده و این بیگلر بیگیان را در کل میتوان مهره های اصلی نظامی کشور در ان زمان دانست. پس از از میان برداشتن بیگلربیگیان بدست اقا ها و اغا ها نوبت سپهسالاران و نظامیان نیرومند که به فکر کشور بودند بود که این خیانتی بزرگ به کشور و حکومت بود که در اواخر حکومت شاه سلطان حسین اخرین شاه صفوی نیاز به این چنین مردان به وضوح دیده میشود . اخرین علت سقوط صفویان همانا به قدرت رسیدن ابدالیان و غلزایی های است که  در اطراف هرات و قندهار  زندگی میکردند و شاه سلطان حسین بجای اینکه فکر اساسی در مورد اینها بکند فقط به فکر خوشگذرانی و رد کردن مشکل از سر خود بوده و یک بار دیگر با ندانم کاری خود سیل بیگانگان وحشی را به کشور جاری کرد. فرمانده غلزایی ها همان محمود افغان است که پس از میر ویس که همان ازادیخواهی است که هرات را تصرف کرد و اعلان خود مختاری کرد بود . محمود غلزایی  پس از به قدرت رسیدن، ابدالیان را مطیع خود کرده و با حملات پی در پی به خاک ایران پایانی سخت را برای صفویان به همراه می اورد و شاه سلطان حسین را از خواب غفلت بیدار میکند. سلسله صفویه در سال 1101 خورشیدی به دست محمود و بعدها پسر عمویش اشرف افغان منقرض شد . حکومت افاغنه نیز بر ایران مدت کوتاهی ادامه میابد و  با ظهور عقاب کلات یعنی نادر شاه افشار این حکومت از بین میرود.

تاریخ و سیاست...
ما را در سایت تاریخ و سیاست دنبال می کنید

برچسب : عوامل سقوط سلسله صفویه, نویسنده : amaktabnamee بازدید : 379 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 4:38