ابومسلم خراسانی مردی با ردای سیاه

با درود فراوان به درگاه ایزد منان

ابومسلم خراسانی در سال 100 هجری قمری در شهر مرو از توابع خراسان با نام فارسی بهزادان  دیده به جهان گشود . پدر وی کشاورز بوده و در پنج سالگی ابومسلم از دنیا رفته است . ابومسلم به همراه مادرش به شهر کوفه که در انجا اقوامی داشتند مهاجرت میکند و همزمان به کسب درس دینی میپردازد و هم پیشخدمتی خانواده ای از تبار عباسیان را میکند . رفته رفته با افکار اسلامی اشنایی پیدا کرده و در مکتب اسلامی امام ابراهیم  که یکی ار بزرگان قوم بنی عباس بوده  مشغول خدمت میشود . پس  از چندی امام ابراهیم ابومسلم  را که در ان زمان با نام عبدالرحمن خوانده میشد برای تبلیغ  قوم عباسیان راهی مرو میکند. در انجا که موطن مادری خویش بوده کمکم به قدرت میرسد و طرفدارانی جمع میکند . پس از اینکه سپاهی گرد خویش جمع میکند پرچم سیاهی به دست میگیرد و تبلیغ برای عباسیان را علنی میکند . لباس سیاه برای یاران خود مهیا میکند و با حاکم خراسان وارد جنگ میشود . حاکم خراسان که دست نشانده دولت ظالم امویان بوده را میکشد و خراسان را به تصرف خود در می اورد . پس از ان با سپاهی گران عازم عراق شده و شکستی سخت به مروان اخرین خلیفه اموی داد. پس از ان برای سفاح نامه ای نوشته و از او درخواست میکند خلافت را برعهده بگیرد . سپس خلیفه سفاح عباسی که از دوستان نزدیک ابومسلم بود ابومسلم را به ایالات مرکزی و شرقی ایران منصوب میکند . ابومسلم سعی در ابادانی و رفاه حال مردم خراسان میکند . در خراسان دست به احداث مسافرخانه و مساجد متعددی میزند . در این زمان منصور برادر کوچکتر سفاح که همواره به ابومسلم حسادت داشته خلیفه را از بالا گرفتن کار ابومسلم اگاه میسازد ولی خلیفه که همواره به ابومسلم اعتماد داشته و در کنار اعتماد ترس ذاتی که از ابومسلم داشته مانع از هیچ گونه حرکتی نسبت به ابومسلم میشود . ابومسلم کمکم به نام خود سکه میزند و از قول خود کارهای خیر خواهانه زیادی انجام میدهد . مثل بخشیدن مالیات های حکومتی و ازاد کردن زندانیان از بند . لشگر بسیار عظیمی مهیا میکند و چندین شهر چون سغد و بخارا و بلخ را تصرف میکند . اطراف ایالات خراسان بسیار برج و بار و دژ میسازد و مستحکمات خود را از قبل قوی تر میکند . تمام مهاجمانی که در این مدت به مرزهای اطراف خراسان هجوم اورده بودن را بیرون میراند و مرزهای خود را قدرتمند میسازد  ولی همچنان خلیفه ارام مینشیند و هیچ حرکتی از خود انجام نمیدهد . ابومسلم همواره سعی در جدا شدن از عباسیان و اعراب داشته و در دوران حکومت سعی کرده رنگ حکومتی اعراب را کمرنگ تر از قبل بر ایران جلوه دهد . خلیفه در نامه ای ابومسلم را به همراهی وی در مراسم حج دعوت میکند . ابومسلم دعوت را پذیرفته عازم کوفه میشود . در همین حین خلیفه بیمار شده و ابومسلم به اسرار خود سفاح به همراه برادر کوچکش به حج میروند . در راه برگشت متوجه وفات خلیفه میشوند . پس از ان منصور که ابومسلم را در سفر همراهی کرده بود به خلافت مینشیند . ابومسلم برای وی بیعت نامه و تبریک میفرستد . منصور در تمام مدت سعی بر مخدوش کردن چهره ابومسلم نزد خلیفه که برادر بزرگش بوده میکرده حالا که هیچ اعتمادی هم به ابومسلم قدرتمند نداشته وقت را مغتنم شمرده و دسیسه ای برای سربنیست کردن این مرد بزرگ میچیند . منصور از بومسلم درخواست میکند عمویش که دست به شورش زده را سرجا بنشاناند . ابومسلم با سپاهی گران به عراق تاخته  و عبدالله بن علی عموی خلیفه را شکست داده میکشد و سر وی را برای خلیفه جدید میفرستد . خلیفه به بهانه سرشماری و حساب و کتاب غنائم ابومسلم را نزد خویش دعوت میکند . ابومسلم از همه جا بیخبر نزد وی رفته و کمال تنفر وی  را از این حساب پس کشیدن به اطلاع خلیفه میرساند و خود را مختار به هر کاری برای خلیفه معرفی میکند . همان زمان بود که ابومسلم خود را از عباسیان جدا اعلام میکند و جرقه های جدایی ایران از اعراب را میزند . ابومسلم در اخرین لحظه ها به خلیفه یاداور میشود که من شمارا بر سرکار اورده ام . خلیفه گارد درباری خود را فرا میخواند به ابو مسلم تنها و بی سلاح که مهمان ایشان بوده حمله میکنند و میکشند . خلیفه با سرعت به خراسان سپاه میفرستد و انجارا با حکم حکومتی تصرف میکنند . پس از مرگ این سردار بزرگ ایرانی چندین و چند شورش بزرگ در ایران برپا میشود که نهایتا همین شورش ها و جنبش های ایرانی باعث فرو پاشی و خروج حکومتهای عرب از ایران میشود .  ابومسلم خراسانی حدود 17 سال رهبری جنبش سیاهجامگان که میتوان گفت بزرگترین جنبش ضد اعراب تاریخ کشورمان بوده را بر عهده داشت . ابومسلم مردی صالح و درستکار و در عین حال بسیار شجاع و جنگ اور بود. همواره مردم زمانه اش به او احترام گذاشته و او را امین خود میدانستند. در عراق با نام امین ال محمد وی را میخواندند . ابومسلم در سال 137 قمری در شهر کوفه به دست منصور خلیفه دوم عباسی کشته شد . ابومسلم عاشق ایران بود و همیشه برای ازادی ایرانیان از دست اعراب تلاش کرد . خوب است ما ایرانیان نام مردان بزرگی چون ابومسلم خراسانی که  برای این مرز و بوم زحمتهای بیشمار کشیدند و جان خود را برای کشورمان تقدیم کردند گرامی بداریم تا اینکه نام  نیکشان  با شایعاتی بی پایه و اساس مخدوش نشود . ابومسلم کسی است که امویان از خاندان یزید و معاویه را از سرزمین ما بیرون کرد .